معنی تل تلیک - جستجوی لغت در جدول جو
تل تلیک
نام مرتعی در نور
ادامه...
نام مرتعی در نور
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پل چلیک
(پُ لِ چِ)
نام محلی کنار راه دوراهی حرمک به زابل میان پل محمدآباد و نهر آب. در 110750گزی دوراهی حرمک
ادامه...
نام محلی کنار راه دوراهی حرمک به زابل میان پل محمدآباد و نهر آب. در 110750گزی دوراهی حرمک
لغت نامه دهخدا
تل قلی
(تُ قُ)
دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
ادامه...
دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تلتلیه
(تَ تِ لی یِ)
دهی است از دهستان جراحی که در بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
ادامه...
دهی است از دهستان جراحی که در بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تل تل
(تُ تَ)
دهی است از دهستان حیات داود که در بخش گناوۀ شهرستان بوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
ادامه...
دهی است از دهستان حیات داود که در بخش گناوۀ شهرستان بوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تل تلیگک
نام مرتعی در نور
ادامه...
نام مرتعی در نور
فرهنگ گویش مازندرانی
تل تلی
تلخ مزه
ادامه...
تلخ مزه
فرهنگ گویش مازندرانی
آل ولیک
گیاه وحشی ییلاقی
ادامه...
گیاه وحشی ییلاقی
فرهنگ گویش مازندرانی
ته تیک
سکویی که در دو سوی درواز های چوبی و بزرگ تعبیه می شد
ادامه...
سکویی که در دو سوی درواز های چوبی و بزرگ تعبیه می شد
فرهنگ گویش مازندرانی
تل تله
گریه همراه با ناله، زاری و فریاد، خیلی سریع، باشتاب
ادامه...
گریه همراه با ناله، زاری و فریاد، خیلی سریع، باشتاب
فرهنگ گویش مازندرانی
تل تل
تکان تکان، حرکات پاندولی و اضافی بدن در حال راه رفتن
ادامه...
تکان تکان، حرکات پاندولی و اضافی بدن در حال راه رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی